سلام
سلام دوستای عزیزم به وبلاگ من خوش اومدید
امیدوارم از همه چیزی خوشتون بیاد راستش این جا موضوع مشخصی نداره
من توی وبلاگم ازهمه چی وهمه جا می نویسم یه جورایی چهارشنبه بازاره همه چی توش پیدامیشه
نمی دونم خوشتون میادیانه ولی فکر کنم بایه شعر شروع کنم قشنگ ترباشه پس بروکه رفتیم
قصه ازکجاشروع شد ازگل وباغ وجوونه
ازسلام مهربونویه سلام عاشقونه
اومدم به مهربونی که بگم باتو یه رنگم
تابگم چه نازنینی ای شکوفه ی قشنگم
ای سلام عاشقونه ای عزیز آشیونه
عشقمون کاشکی همین جوری بمونه
عشق تو برای قلبم اولین وآخرینه
تویی تنها هم زبونم که همیشه نازنینه
اگه ده سال اگه صدسال شب وروز باتو باشم
تو واسم هنوزهمونی که برام عزیزترینی
ای سلام عاشقونه ای عزیز آشیونه
عشقمون کاشکی همین جوری بمونه
نظرات شما عزیزان:

خواهی دید که آن لحظه هرگز نخواهد رسید

مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم
مرحوم حسین پناهی